
میدانی...؟!
من هنوز هم در پس تمام اتفاق هایی که نیفتاده اند میشکنم...
چشم هایت را ببند!
گوش کن...
اهورا دلش را بغل گرفته...
و
زیر آوار بغض های فرو ریخته اش...
جـــــــــــــیغ میکشد...!!!
+ نوشته شده در 2013/2/9 ساعت 13:48 توسط اهورا
|



.jpg)
حرف های ماهنوز ناتمام...